شبکه افق - 22 آبان 1399

مربع "اسلام هراسی" و " وحدت ستیزی" ( صهیونی، صلیبی، وهابی، لندنی )

نشست ( ازدواج در لندن : "سکولاریسم " و "تشیع" ) ، مشهد_ ۱۳۹۱

بسم‌الله الرحمن الرحیم

کسانی که در عرصه "قدرت نرم" نظریه‌پردازی کردند. می‌گوید ما یک نظریه کامل هنوز نتوانستیم راجع به مسئله "ارتباطات" و "قدرت نرم" در انجمن‌های آکادمیک ارائه بکنیم ولی لازم نیست یک نظریه کامل و درست داشته باشیم همین که خورده نظریه‌های مفیدی داشته باشیم و بتوانیم در صحنه عمل، قدرت نرم را مدیریت بکنیم و قدرت نرم دشمن‌مان یعنی جهان اسلام را بکوبیم و تضعیف کنیم، فعلاً همین مقدار برای اقدام لازم و کافی است. جذابیت‌های فرهنگ این طرف را باید تقویت کنیم. سیاه نشان دادن، احمق نشان دادن، خشن نشان دادن جریان مخالف که هر آدم عادی بخواهد بین این دوتا انتخاب کند سیاه و سفید، راحت بتواند انتخاب کند. شبهه‌های اصلی این است. ببینید زمینه‌هایش این‌طوری است. وقتی زمینه قدرت گرفت انواع و اقسام شبهه درست می‌شود. شیطان‌پرستی شد شد، باستان‌گرایی شد شد، هرچه شد بعداً درست می‌شود زمینه ایجاد بشود، سازوکارهای علّی برای تأثیرگذاری در ذهن و قلب ملت‌ها و مخاطب و نسل‌ها ایجاد بشود بعد بقیه‌اش درست می‌شود. شما اینها را به کدام مفاهیم ارجاع می‌دهید؟ آیا می‌توانید دستاوردهایتان را کاملاً آکادمیک توضیح بدهید یا ندهید؟ و جذابیت‌ها به لحاظ نظری چطور به وجود می‌آیند یا از بین می‌روند؟ این‌ها مسائل بعدی است ما فعلاً باید به عرصه عمل نگاه کنیم که تا می‌توانیم چه کنیم که احتیاج به استفاده از ارتش و بمب اتم و لشکرکشی و خرج‌های میلیاردی، تا می‌شود این نیاز پایین بیاید و کاری را که می‌خواهیم به دست خودشان بکنیم! همین الآن این جریان‌های بیداری اسلامی، تنها راهی که این‌ها می‌توانستند و می‌توانند این انقلاب‌ها را در نطفه خفه کنند یا منحرف کنند و دیگر اجازه رشد ندهند تبدیل این حرکت‌ها به جنگ شیعه و سنی است. الآن دارند این کار را می‌کنند هیچ جور دیگری از پس آن برنمی‌ایند یعنی مسلمان را با مسلمان به جنگ انداختند. این خطی است که در لبنان، در سوریه، در عراق، در ایران، در پاکستان همه جا دارند دامن می‌زنند. یک روش دارند برای این که این جریان بیداری اسلامی را سرکوب یا منحرف کنند و کاری کنند که ملت‌ها کم‌کم از این انقلاب‌ها پشیمان شوند. ایجاد هرج و مرج، جنگ مذهبی، جنگ قومی – نژادی، جنگ‌های قبیله‌ای، اصلاً بحث‌شان این است که می‌گوید ما فقط می‌توانیم مسلمان‌ها را به دست خودشان و از طریق خودشان می‌توانیم زمین بزنیم باید آن‌ها را به شکل‌های مختلف به جان خودشان بیندازیم، طور دیگری از پس این‌ها برنمی‌آییم. کاربرد قهرآمیز حتماً هزینه‌اش بالاتر است و مشروعیت‌سازی یا مشروعیت‌زدایی از بعضی از مفاهیم قدرت حقیقی است و آزمون خود را پس داده است!‌ اغلب این‌ها می‌گویند ما باید کاری کنیم که قدرت سخت را به قدرت نرم تبدیل کنیم. قدرت سخت هزینه و عواقب دارد، توی سرش که می‌زنی عصبانی می‌شود انتقام می‌گیرد، قدرت سخت را تا می‌توانیم به قدرت نرم تبدیل کنیم یعنی به لحاظ فرهنگی و اخلاقی تأثیر بگذاریم. زور را تا می‌توانیم قانونی کنیم. تبدیل به قوانین بین‌المللی بکنیم. قدرت را به اقتدار تبدیل کنیم. اقتدار غیر از قدرت است. قدرت، فیزیکی است زور بازوست، اقتدار، یک نوع مشروعیت است که طرف قدرت تو را بپذیرد. تفاوتش مثل تفاوت پدر و مادری است که مدام با کتک می‌خواهند بچه‌شان را مهار کنند و آن پدر و مادری که با یک نگاه بچه‌اش را کنترل می‌کند. نگاه، قدرت نرم است. کتک، قدرت سخت است. کدام هزینه‌اش بیشتر است؟ کدام سخت‌تر است؟ خب معلوم است دردسر دارد. می‌گوید قدرت را در جهان تبدیل به اقتدار کنیم و بدون زور و هزینه بتوانیم به اهداف و منافع‌مان برسیم.

بخش دوم؛ "دافعه‌سازی" است. این را من زیاد توضیح نمی‌دهم چون می‌خواهم به بخش سوم که مسئله "تحجّر" است اشاره کنم. این‌هایی که عرض کردیم جاذبه‌سازی بود یعنی یک کاری بکن در ذهنش بت بساز و خودش با پای خودش دنبال تو بیاید التماس هم بکند، گدایی هم بکند، عاشقت هم باشد، هزینه‌اش را هم بدهد، بعد هم بدهکار بشود و تشکر هم بکند از این که تو سوارش شدی! می‌گوید ما سوارشان می‌شویم و این‌ها باید از ما تشکر کنند! همان رابطه ارباب و سگ! سگ وفادار! که سگ محافظ این است که اگر این سگ نبود همه چیز تو از بین می‌رفت ولی سگ همیشه خودش را مدیون باید ببیند و بگوید که چه اربابی دارد که اجازه داد من سگ او باشم و گاهی هم استخوانی جلوی من می‌اندازد. استخوان‌ها هم برای خودمان است یعنی گوشت‌های خودمان و گوسفندهای خودمان را می‌خورد و استخوان‌هایش را پیش من می‌اندازد آن‌ها هم برای خودمان است ولی با افتخار بگوید و با افتخار نوکری کند! غرب‌زدگی از طریق جاذبه‌سازی.

نوع دوم دافعه سازی است یعنی اسلام‌ستیزی، که من این را زیاد توضیح نمی‌دهم چون انواع و اقسام فیلم‌های هالیوودی که در این 20- 30 سال ساخته شده، کاریکاتور پیامبر بکش، رمان سلمان رشدی و همه این چیزها را در عرض هم قرار بدهید تا خبرسازی‌های CNN و BBC راجع به مسائل جهان، برخوردهای گزینشی، اخبارهایی که ظاهرش راست ولی بزرگترین دروغ‌ها در آن قالب گفته می‌شود و می‌گوید آن نقش آدم‌های بد را که ما در جنگ سرد به کمونیست‌ها داده بودیم حالا دیگر باید به اسلام‌گراها بدهیم از طریق بخصوص رسانه، تلویزیون، سینمای بین‌الملل، یک مفهومی تحت عنوان تروریست‌های خاورمیانه، این را در ذهن ملت‌های خودشان و ملت‌های دنیا ساختند که اسلام، امروز مظهر قدرت شرّ است. یک خیر و شرّی داریم، خیر آمریکا و غرب است و شرّ هم اسلام و مسلمین و انقلاب است و یک معنای رسانه‌ای از اسلام ساختند. اسلام در ذهن مسلمان یک معنای دیگری دارد، اعتقادات است، اخلاق است، روابط اجتماعی است، خانواده است و سیاست و اقتصاد است ولی یک معنای رسانه‌ای از اسلام در سطح دنیا ایجاد کنیم مسلمان یعنی متحجّر، متعصّب، احمق، بی‌عاطفه و تروریست، و عقده‌ای که پیشرفت ما را در غرب دیدند، حسودی‌شان می‌کند، عقده‌ای‌اند می‌خواهند همه جا را بهم بریزند این تصویری است که همه جا دارد ایجاد می‌شود و شبیه این. یعنی انقلابی و عدالتخواه را به یک شورشی دزد عقده‌ای دیوانه! جای ظالم و مظلوم عوض شود. آن بزرگترین جنایت و جنگ‌ها و نسل‌کشی‌ها و تروریزم دنیا را سازماندهی و مدیریت دارد می‌کند ولی آن چریکی که سلاح برمی‌دارد و نهضت آزادیبخش را و از سرزمین و ملت و حقوقش دفاع می‌کند در حالی که همه چیزش را زدی و از بین بردی، او تروریست بشود! آن وقت دو کار با این می‌کنند از یک طرف این جریان را بدنام می‌کند که هیچ کس به سمت این‌ها گرایش پیدا نکند. از آن طرف یک عده‌ای را که ضعیف‌تر و ناآگاه‌تر و منفعل‌ترند شرمنده بکند. طرف بگوید ما از مسلمانی‌مان شرمنده و منفعل هستیم. ببینید وقتی که شما الکی به یک کسی تهمت بزنید بگویید این آقا دزد است، شما دزدی‌ها! بعد طرف احساس کند که باید ثابت کند دزد نیست! در حالی که تو باید ثابت می‌کردی که او دزد است و اول تو باید ثابت کنی که خودت دزد نیستی! یک مرتبه صورت مسئله را از طریق فیلم و رسانه یک کاری می‌کند که او می‌شود دادستان، دادگاه، قاضی، این هم باید ثابت کند که دزد نیست! بعد این آدم شرمنده می‌شود یکی از آن دو کار را می‌کند یا خل بازی درمی‌آورد می‌گوید بله آقا ما دزدیم همینی هست که هست! این یعنی دقیقاً در پروژه او عمل کردی او هم همین را می‌خواست و می‌خواست همین را بگوید تو از زبان خودت گفتی. یک وقت هم هست که تو این‌طوری نیستی ضعیف‌تری، شرمنده می‌شوی، شروع می‌کنی واقعاً اثبات کنی که دزد نیستی. و می‌دانی که اگر یک کسی در یک جمع شروع کند که من دزد نیستم این خودش بهترین قرینه است برای این که یک چیزی هست و الا چرا این‌طوری حرف می‌زنی و الا تو مشکلی داری! یک کاری با اسلام و مسلمانان از طریق فیلم‌های هالیوودی و کارتن، در یک موضعی قرار بدهی که انگار اصل این است که ما درست می‌گوییم این‌ها غلط می‌گویند مگر این که از خودت دفاع کنی و بعد این یا باید احمقانه دفاع کند یا باید شرمنده بشود، و بعد آدم شرمنده چه کار می‌کند؟ باید شروع کند از خود آن طرف ارزش‌های او را داغ‌تر مدام تکرار می‌کند، بله آقا خیلی بد است، ارتجاع بد است، مذهب بد است، شما خیلی خوبید! ما اصلاً جذب و فانی در شما هستیم! هی می‌خواهد اثبات کند! دیدید بعضی‌ها به حساب می‌خواهند روشنفکری کنند می‌خواهد بگوید اسلام تروریزم و تعصب نیست شروع می‌کند یک اسلام آمریکایی دوآتیشه‌تر از خود آمریکایی‌ها می‌سازد که اصلاً ته آن هیچی نیست مثل همان لیبرالیزم سرمایه‌داری است اسم آن اسلام است! می‌خواهد بگوید ما به ارزش‌های شما از خودتان وفادارتریم! خواهش می‌کنم به ما تهمت نزنید ما شرمنده‌ایم معذرت می‌خواهیم! یک کسی بگوید تو غلط می‌کنی این حرف‌ها را می‌زنی یقه او را بگیرد مردک شما 200 سال است جهان و بشریت را به خاک و خون کشیدید، چه کسی تروریزم است؟ همین مسئله تروریزم را ببینید همین جریان هابیلیان و خانواده‌های شهدای ترور، هیچ ملت و سیستمی در دنیا به اندازه جمهوری اسلامی و انقلاب هدف ترور قرار نگرفته است. ترورد کردند. از بالاترین مقامات و مسئولین انقلاب تا آدم‌های کوچه و بازار، در همین مشهد، سبزی‌فروشی دم چهارراه میدان بار سابق بود پدر آن شهید حسن آزادی که پسرش در منطقه شهید شد در عملیات خیبر بود این‌جا آمدند توی مغازه‌اش نارنجک انداختند برای این توی مغازه‌اش عکس امام بود! یک آدم معمولی سبزی‌فروش که دارند از مغازه‌اش تره و جعفری می‌خرند! توی همین محله ما در مسجد قائم، 40 تا شهید داشت یکی از شهدا خیاط است فقط برای این که بچه مذهبی بود، توی خیاطی‌اش آمدند پشت چرخ خیاطی به مسلسل او را بستند یعنی کثافت‌کاری و جنایاتی که در دنیا کمتر اتفاق افتاده است. ماه رمضان سر افطار آمدند پاسداری که جبهه بود آمدند توی خانه‌اش سر سفره افطار سر بچه‌اش را با تیغ بریدند! این همه اینها آدم کشتند بعد جالب است که رسانه‌های غربی در دنیا جمهوری اسلامی را به عنوان مبدأ تروریزم معرفی می‌کنند بعد یک عده هم شرمنده می‌شوند و می‌خواهند ثابت کنند که ما تروریزم نیستیم بعد می‌گویند ما اصلاً انقلابی نیستیم! اصلاً ما غلط کردیم هرچه گفتیم! این شرمنده‌سازی است. یک عده هم احمقانه بحث کردن و دفاع کردن. خودشان می‌گویند وقتی ما به این سبک شروع کردیم، اصلاً تروریزم را اگر شما بروید تعریف کنید تروریزم به معنی ارعاب و وحشت افکندن در دل بیگناهان اگر باشد یعنی قتل نامشروع و ارعاب و ترساندن نامشروع کسانی که بی‌گناه هستند و آن هم به روش اعلام نشده و غافلگیر کننده. به این مفهوم یک مفهوم کاملاً ضد اسلامی است و این کار آن‌هاست. آنها دارند. اصلاً الآن با تروریزم دارند بر دنیا حکومت می‌کنند. منتهی تروریزم و ارعاب از طریق جنگ اتمی است و یکی از طریق بمب‌گذاری در کوچه و خیابان و مسجد است یکی از طریق محاصره اقتصادی است، ترور یعنی ایجاد وحشت، یعنی به جای این که حرف بزنی، با وحشت مخاطبت را از میدان خارج کنی و آن‌ها را بترسانی. این وسط آدم‌های بی‌گناه کشته هم شدند شدند. این‌ها که مفاهیم کاملاً ضد اسلامی است، این کار شماست، ولی یک کاری کردند که از این‌جا کسی جرأت نکند بگوید من مجاهدم، من دارم از دین و سرزمین و ناموسم دفاع می‌کنم. تو آمدی داری کشورهای ما را اشغال می‌کنی. مجاهد،‌ مبارز، چریک، پارتیزان آزادیبخش تروریست می‌شود و تروریزم می‌شود پلیس ضد ترور! آن که هزاران بمب اتمی دارد و تنها کشوری است که در دنیا علیه ملت‌های بیچاره بمب اتم را مصرف کرده است که خانواده‌های ژاپنی هنوز درگیر آن هستند، تنها کشوری که بمب اتم استفاده کرده، یک مرتبه می‌شد پلیس بمب اتم در دنیا! که بقیه مواظب باشند و هیچ کس نباید حتی انرژی مسالمت‌آمیز، غنی‌سازی هم نباید بکند چون ممکن است بمب پیدا کند! خب اگر آخرش یک کسی به بمب رسید می‌شود یک صدهزارم تو که صدهزارتا بمب داری و هنوز هم خیلی از تو بهتر است چون تو استفاده هم کردی! الآن هم داری تهدید می‌کنی که اگر یک کمی سُمّه پرزور باشد و ما احساس خطر کنیم حواس‌مان باشد که ما دوباره ممکن است بزنیم. جنگ نرم رسانه‌ای یعنی این؛ یعنی آقا دزده می‌شود آقا پلیسه! مظلوم می‌شود ظالم و ظالم می‌شود مظلوم! شهید بشود جلّاد، و جلاد بشود شهید! روز بشود شب و شب بشود روز. این جنگ نرم رسانه است. این از طریق جاذبه‌سازی و این هم از طریق دافعه‌سازی. این یک پدیده آمریکایی رسانه‌سازی، یک اسلام رسانه‌ای، یک 11 سپتامبر رسانه‌ای، یک حقوق بشر رسانه‌ای، یک بمب اتم رسانه‌ای،‌ همه این‌ها. یعنی یک عالم مجازی کاملاً دروغ جدا از عالم واقعی که دارد اتفاق می‌افتد. اگر یک کسی بخواهد یک درک ژئوپلیتیکال از آمریکا و امکانات آن داشته باشد این را حتماً از طریق تصویر و سینما و هالیوود و کارتن به دنیا منتقل کردند. یک عده ملت‌هایی را ترساندند، یک عده ملت‌هایی را ارعاب کردند یک ملت‌هایی را مجذوب خودشان کردند. امام آمد این سد را شکست ولی هنوز هم به طور کامل نشکسته است. بنابراین یک درک امپریالیستی استکباری، یک درک صهیونیستی آمریکایی از کل مسائل، از طریق رسانه‌ها در کل جهان، منتقل و عمومی می‌شود. هدف همان جاذبه‌سازی و دافعه‌سازی است. جنگ خلیج فارس یک واقعیت دارد یک جور دیگری آن‌جا ترسیم می‌شود. قضیه لانه جاسوسی در ایران یک دلیل داشت اما در دنیا، چهره‌ای که در غرب و دنیا نشان دادند کاملاً معکوس! جای ظالم و مظلوم تغییر می‌کند. قضیه بوسنی، کوزوو، اصلاً کشتار این‌ها یک اتفاق دیگری بود و این‌ها قصد داشتند تبدیل کنند به یک اتفاق دیگری، که یک منطقه‌ای را از حیطه نفوذ روس‌ها تبدیل بشود به حیطه نفوذ آمریکا، قربانی‌هایش هم مسلمان‌ها باشند و آخرش هم این‌ها بشوند منجی! قضیه فلسطین و اسرائیل کلاً معکوس آن چیزی که هست در رسانه‌هاست. ما همیشه یک تصویر مجازی دروغ، و یک تصویر واقعی عکس همدیگر داریم که انجام می‌شود و این روش‌های نمایش تصویری اصلاً یک حقیقت هستی‌شناختی دیگری را از اسلام و مسلمان‌ها و غرب و شرق نشان می‌دهد و چهره‌ها را بازسازی می‌کنند. کاملاً گریم شده همه اتفاقات منتقل به دنیا منتقل می‌شود نه آنی که هست. اسمش این است که رسانه‌های آزاد و برابر، آزادی اطلاعات، دروغ است. جامعه باز اطلاعاتی اصلاً وجود ندارد، دروغ‌ترین حرف است، کاملاً بسته است. همان طور که بازار آزاد می‌گویند و اقتصاد سرمایه‌داری. غیر آزادترین اقتصاد است چون اصلاً اقتصاد سرمایه‌داری یعنی صددرصد انحصار اقتصاد به دست سرمایه‌داری. اسمش را اقتصاد آزاد می‌گذارد همه هم می‌گویند و در کتاب‌های درسی هم می‌گویند یک اقتصاد توتالیتر داریم یک اقتصاد باز داریم. کدام؟ این‌ها از همه توتالیترترند. نظام‌های سیاسی یا دموکراتیک و جامعه باز هستند یا جامعه بسته و ایدئولوژیک هستند، ببینید این‌ها را در ذهن و زبان همه ما رایج کردند، همه هم می‌گویند، چون در دانشگاه هم همین‌ها درس می‌دهند، در فیلم هم همین را می‌گوید در رسانه هم همین را می‌گوید. دیکتاتوری می‌شود دموکراسی، دموکراسی می‌شود دیکتاتوری. هدف در قدرت نرم این است تسلط بر روش‌های حقیقت‌سازی نه حقیقت‌یابی. حقیقت جعلی. آن هم در مقیاس جهانی و این که ما بتوانیم ابزار تفسیر و نمایش همه اخبار و اتفاقات دنیا روی ما بتوانیم کنترل کنیم یعنی جهان باید از آنچه که ما می‌خواهیم و به آن گونه که ما می‌خواهیم مطلع بشود. چیزهایی که ما نمی‌خواهیم نباید تبدیل به خبر در دنیا بشود. آن چیزی هم که ما می‌خواهیم به آن شکلی که ما تفسیر می‌کنیم باید خبر بشود نه آن جوری که خودشان می‌خواهند! می‌گوید ما باید دستور کار تعریف کنیم برای رسانه‌ها و دانشگاه‌ها و سینماهای جهان، و این کار را کردند. این تصویر رسانه‌ای که به قول خودشان با خاورمیانه و جهان اسلام و با مرکزیت ایران بعد از جنگ سرد کردند که لفاظی‌های سیاست خارجی آمریکا را تئوریزه کردند، یک تصویری از مسلمان‌ها ساختند در یک طرف گفتمان سیاسی فرهنگی غرب است، و این تصویر را از آن طریق در دنیا نهادینه کردند و گفتند اسلام، انقلاب اسلامی عبارتند از طالبان، توی غارها غارنشین هستند! یک مُشت موجودات وحشی! و آدم‌های عقب‌مانده برای دو – سه دوره برای قبل از تاریخ! نگاه‌شان به زن، به زندگی، نگاه‌شان به تکنولوژی، نگاه‌شان به جامعه، نگاه‌شان به دین، نگاه‌شان به اخلاق، ببینید چقدر احمقانه است! این‌هایی که می‌گویم تعابیر خودشان در آثار است، می‌گوید طالبان غارنشین را خودمان ساختیم، بعد از این‌ها در دنیا چهره‌پردازی کردیم و بعد گفتیم اسلام‌گرایی یعنی این! مخالفین ما این‌ها هستند ببینید! مخالف ما، شما باید بین آمریکا و طالبان انتخاب کنید، این انتخاب بین حق و باطل این‌طوری است، اسلام می‌خواهید این است، شعور و ترقی و پیشرفت و علم و آگاهی و انسانیت و منطق می‌خواهید این طرف است! حالا صحنه واقعی چیست؟ تمام جنایت‌های عالم دارد آن‌جا تئوریزه، طراحی و فرماندهی می‌شود و خود این‌ها را هم تازه اول آن‌ها ساختند، کسی دشمن خودش را بسازد و تعریف کند. می‌گوید وقتی این زمینه را ایجاد کردیم بعد می‌گوییم تمدن یعنی تمدن غرب، راه دیگری وجود ندارد! آنچه که دارد این تمدن را تهدید می‌کند شبح خطرناک اسلام‌گرایی است! اسلام همین مسلمان‌ها هستند و مسلمان‌ها هم فقط همین‌ها هستند. در مدارس غیر انتفاعی هم شنیدم و بعضی‌هایش را هم از نزدیک دیدم یعنی محصولاتش را دیدم، دارند درست می‌کنند، ترویج می‌کنند، همان چیزی که امام می‌گفت اسلام آمریکایی و اسلام انگلیسی. متحجّر، تفکیک دین از سیاست، تفکیک دین از عدالت، و یک اسلام قلّابی گزینشی دارند عرضه می‌کنند و متأسفانه دارند کادرسازی می‌کنند. این تفکر تازه نیست، این همان تفکری است که از قبل از انقلاب حاکم بوده است. این آن تفکری است که امام از اول با آن مخالف بود، امام از همان سال 42 که مبارزه را علیه شاه شروع کرد این‌ها مخالف‌خوانی می‌کردند. آن تفکری است که در بعضی از علما در حوزه هم ریشه دارد. یعنی داریم بین روحانیون و بعضی مراجع از قبل تا امروز که این نوع اسلام را ترویج کردند و می‌کنند. آن نوع آخوند و آن نوع اسلامی که با شاه صددرصد تقیه می‌کرد، تسلیم رژیم شاه بود. آن‌جا می‌گفت دین از سیاست جداست و علیه شاه نباید وارد مبارزه شد! ولی بعد که امام آمد و اسلام انقلابی و اسلام ناب در صحنه آمد و هزینه داد ده‌ها و هزار شهید در انقلاب و جنگ داد و این حرکت عظیم را شروع کرد که البته ضعف‌هایی دارد حتماً هم دارد باید انتقاد کرد، باید اصلاح کرد، ما مشکلات زیادی داریم اما با اصل مسئله درگیر شدند بعد انقلاب دیگر تقیه هم نکرد. یک گفته بود که شما که شاه را تحمل می‌کردید، شما که رژیم‌های کثیف منطقه را، یا اگر در نجف بودید صدام و بعثی‌ها را تحمل می‌کردید چطور خمینی را هیچی تحمل نکردید و نمی‌کنید؟ رژیم صددرصد فاسد ضد دینی شاه را این‌ها می‌گفتند نباید با آن مبارزه کرد، امام زمان باید بیاید مبارزه کند. بعد که امام آمده، حداقل بگو 50 درصد فاسد! 50 درصد صالح، 50 درصد فاسد! تو چطور صددرصد فاسد را تحمل کردنش را وظیفه شرعی می‌دانستید، با 50 درصد درافتادید؟ عوض این که کمک کنید آن 50 درصد دیگرش هم درست شود؟ آن متحجّر و آن آخوند اهل دنیا یا جاهل که زمان شاه تمام آن کثافت‌کاری‌ها و سلطه بهایی و صهیونیست و آمریکایی و کمونیست را، همه این‌ها را بر منافع ملی ایران و تمام جهان اسلام تحمل می‌کرد، امام(ره) می‌گفت یک دادی بزنید، امروز تقیه حرام است ولو بلغ مابلغ، تکان نمی‌خوردند. امام در منشور روحانیت را بروید بخوانید سال 67، آخرهای عمرشان بود این را نوشتند، من آن وقت حوزه قم بودم، پیام امام(ره) بعد از جنگ صادر شد، جنگ تمام شد ما رفتیم قم. قبلاً من حوزه مشهد بودم بعد رفتم قم. آن‌جا امام(ره) دست روی یک بیماری‌ای گذاشت که غیر از او هیچ کس جرأت نمی‌کرد. گفت دل پدر پیرتان از دست این متحجّرین نجف و قم خون است و فشارهایی از دست این‌ها دید که از دست ساواک و شاه ندید. این‌ها یک مدتی یک گوشه‌ای خزیدند و دوباره هرچند وقت یک بار فضا را آماده می‌بینند می‌آیند!‌ این‌ها هیچ وقت حاضر نیستند یک قطره خون از دماغ‌شان برای اسلام بیاید! این‌ها برای اسلام هرگز هیچ فداکاری نه از جان، نه از مال،‌ نه از وقت، نه از آبرو، هیچی نکردند. این‌ها کسانی هستند که همیشه نان اسلام را خوردند، چوب اسلام را نخوردند. عافیت‌پرست، ترسو، حاشیه‌نشین، آن لحظه‌ای که به مجاهد و شهید و به فداکاری و زندان و شکنجه و شهادت احتیاج است این‌ها اهل تقیه و احتیاط هستند می‌گویند آقا امام زمان باید بیاید کار را درست کند! بعد که مؤمنین و مجاهدین هزینه می‌پردازند 4 تا قدم جلو می‌روند. بله 5 جا فساد است باید اصلاحش کنی، ولی 5 جایش که درست شد و باید سعی کنی درست کنی، این‌جا تقیه را کاملاً کنار می‌گذارند و کاملاً هم سیاسی می‌شوند. امام می‌گفت کسانی که قبل از انقلاب آرزو داشتیم یک کلمه علیه شاه و اسرائیل و آمریکا حرف بزنند یک کلمه از دهان‌شان بیرون نمی‌آمد حالا یک مرتبه از همه ماها هم سیاسی‌تر می‌شوند. الآن این جریان متحجّر که با اسلام، با ابعاد سیاسی، اجتماعی، عدالتخواهی اسلام مخالف است، به بهانه‌ای که دین از سیاست جداست و حکومت در عصر غیبت نمی‌شود و نباید تشکیل داد هر نوع فسادی را توجیه می‌کنند تا انقلابی‌گری دینی و اسلامی به سبک امام(ره) را تن ندهند و عقب بزنند. وقتی از مذهب حرف می‌زنند این بعضی از مشخصات‌شان است. وقتی از انتظار حرف می‌زنند قربان چشم و ابروی امام زمان می‌رود ولی حاضر نیست در راه عدالت جهانی، در مسیر امام زمان(عج) کمترین قدمی بردارد و هزینه‌ای بپردازد نه از جان‌شان می‌گذرند نه از مال‌شان و نه از آبرویشان. این‌ها کسانی بودند که زمان جنگ می‌گفتند این‌هایی که در جنگ کشته می‌شوند شهید نیستند! این‌ها کسانی بودند که می‌گفتند مبارزه با شاه جائز نیست چون تشکیل حکومت تا قبل از امام زمان جائز نیست. این‌ها کسانی هستند که وقتی صحبت از اهل بیت می‌شود ولایتی دو آتیشه هستند اما یک کلمه از معارف اهل بیت درست نمی‌گویند که زندگی به سبکی که اهل بیت(ع) می‌خواهند، خانواده اهل بیتی، بازار و اقتصاد اهل بیتی، سیاست اهل بیتی، آموزش و پرورش اهل بیتی، رسانه اهل بیتی چیست؟ هیچی در این جهات‌ها حرفی برای گفتن ندارند! ولی از شما می‌خواهد که بروی سگ اهل بیت بشوی، عو عو کنی! یا اهل بیت و ائمه را از پیامبر بالاتر ببری و در حد خدا ببری! و یک مسئله این‌ها در عمرشان دارند یعنی اگر به آن‌ها بگویی اسلام چیست؟ این‌ها یک تکلیف شرعی دارند و اسلام یک چیز است و آن فحش‌های ناموسی دادن به کسانی که برای اهل سنت مثلاً محترم و مقدس‌اند! این‌ها یک دشمن دارند، بزرگترین مناسک مذهبی‌شان مراسم این کارهایی که می‌کنند و فحش‌های خلاف شرع دادن است! و یک کلمه این‌ها ما تا به حال ندیدیم که یک سنی را این‌ها شیعه کرده باشند! بنده تا حالا ندیدم این طرز رفتار، حتی یک سنی را شیعه کرده باشد فقط به خشونت شیعه و سنی، و به گسترش خریّت و خشونت کمک کردند! یک کلمه نیامدند از اهل بیت(ع) طوری حرف بزنند که نه فقط آن سنی، بلکه همین بچه شیعه، خودش حقیقتا اهل بیت(ع) را قبول داشته باشد نه به زبان. من گفتم ما دو سبک تبلیغ تشیّع داریم: یک سبک، سبک امام(ره) است. این سبکی که سیدحسن نصرالله در لبنان کرد یک کلمه دعوای شیعه و سنی و فحش به کسی ندادند، یک کلمه به کسی به یک سنی‌ای نگفتند تو بیا شیعه بشو، به یک مسیحی نگفتند شما بیا مسلمان بشو، ولی امام(ره) طوری عمل کرد که هزار هزار، صدهزار صدهزار، میلیون میلیون، جوانان مسیحی، یهودی، بودایی، کافر، شکاک، چه برسد به اهل سنت! گرایش به اسلام و آن هم اسلام اهل بیت(ع) پیدا کردند. یک کلمه هم این حرف‌ها را نزد. ببینید این سیدحسن نصرالله، خط امام آن‌جا، جنگ 33 روزه در مقابل صهیونیزم کاری کرد که صدها هزار جوان اهل سنت محبت اهل بیت و تشیع و انقلاب اسلامی پیدا کردند. خانواده‌های اهل سنت اسم بچه‌هایشان را اسم اهل بیت(ع) گذاشتند. فلسطینی که سنی بود گفت می‌شود آن حسین‌بن‌علی که آمد لبنان را آزاد کرد بیاید فلسطین را آزاد کند. واقعاً پرسیدند و گفتند. این یک جور تبلیغ است که در خانه‌های مردم مصر و فلسطین، همه جا عکس و شعارهای اهل بیتی بالا برود، یک جور هم این طوری است. آقا فلسطینی‌ها که سنی‌اند، آن‌ها هم که یهودی هستند بگذار یهودی‌ها و سنی‌ها همدیگر را بکشند به درَک! این از این طرف این حرف را می‌زند و آن آخوند فاسد وهابی هم که در رژیم آل سعود هم او را تقویت می‌کنند او هم از آن طرف گفت وقتی که حزب‌الله داشت با صهیونیست‌ها می‌جنگید گفت یک مشت شیعه مرتد رافضی کافر و یهودی‌ها به جان هم افتادند به درَک! بزنند! اتفاقاً هرچه از شیعه کشته بشود، شیعه از یهود بدتر است. آن یک خط از آن طرف، این هم یک خط از این طرف. امام می‌گوید وحدت اسلامی، وحدت شیعه و سنی، این‌ها می‌گویند این‌ها می‌خواهند با قاتلان حضرت زهرا(س) آشتی کنند! بابا جان مگر این سنی‌ها قاتل حضرت زهرا(س) هستند، مثل تو که در خانواده شیعه به دنیا آمدی از کوچکی در گوش تو علی و حسین و فاطمه گفتند، توی گوش او هم عمر و ابوبکر و عثمان گفتند. باید توضیح داد. بعد هم بیشتر از این که سلبی برخورد کن، شما بیا تشیع را معرفی کن. تشیع را معرفی کن بگو علی و فاطمه(سلام‌الله علیهما) و اولادشان را ببینید چه انسان‌هایی به لحاظ اخلاق، رفتار، حرف‌هایشان، ایده‌هایشان، راجع به همه مسائل زندگی، مسیحی، یهودی، کمونیستش بلند می‌شود به احترام این اهل بیت(ع) کف می‌زنند من خودم این صحنه را بارها دیدم، اهل بیت و شیعه این همه معارف دارد، این همه حرف حساب دارد که شما بدون تحریک دیگران، بدون اهانت به دیگران. قرآن می‌گوید به مقدسات بت‌پرست‌ها فحش ندهید. بعد او به خدای شما به الله فحش می‌دهد، بعد دیگر باب گفتگو بسته می‌شود. بله، ما از تشیع یک قدم عقب نمی‌رویم! یک میلیمتر ما از عقاید شیعی و اهل بیتی، از ولایت اهل بیت(ع) از خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) یک میلیمتر عقب نمی‌رویم، از تشیّع عدول نمی‌کنیم، نمی‌گذاریم تاریخ محو بشود. ظلم‌هایی که در تاریخ به اهل بیت(ع) شد یک صدم میلیمتر عقب نمی‌رویم، این‌قدر گریه می‌کنیم و هر سال روضه می‌خوانیم که همه دنیا بفهمند با علی و فاطمه و حسن و حسین و اهل بیت چه شد. ما نمی‌گذاریم که این‌ها فراموش شوند ما تا آخر این روضه را می‌خوانیم. و نجات بشر هم با همین است که بفهمند چه کسی ظالم است و چه کسی مظلوم است. ولی شما از تشیع عقب‌نشینی نکنی یک بحث است، تشیع را درست معرفی بکنی و جنگ و دعوای شیعه و سنی راه نیندازی یک بحث دیگر است. این همان چیزی است که دشمن شما می‌خواهد. او بچه 16 ساله‌ای که آمد در زاهدان توی مسجد خودش را منفجر کرد روز 13 رجب، 30- 40 نفر شیعه مردم ما را زد کشت او به قصد ثواب برای این که به بهشت برود این کار را کرد! چون تشیع را نمی‌شناسد. به او گفتند این شیعه‌ها دشمن اصحاب پیامبرند، دشمن همسران پیامبرند، دشمن فلانند! این‌ها ائمه‌شان را در حد خدا بالا می‌برند خب به او گفتند این هم گفت عجب! پس این‌ها که مشرک و کافرند پس وظیفه شرعی من این است که بروم این‌ها را بکشم! الآن این‌ها را می‌کشم همین الآن هم به بهشت می‌روم! تشیع را درست معرفی کن، تشیعی که تفکیک دین از سیاست می‌کنی و صهیونیزم و آمریکا را توجیه می‌کنی! حکومت شاه را تحمل می‌کنی اما خمینی را تحمل نمی‌کنید. خب معلوم است که این تشیع خطرناک است ما هم به این تشیع کافریم! این تشیع را ما قبول نداریم این تشیع نیست. تشیع، آن چیزی است که علی(ع) و فاطمه(س) گفتند که با اخلاق شان، با معرفت‌شان، با منطق‌شان با زندگی‌شان، دشمن خبیث را که به لحاظ فقهی محرورالدم بود به شیعه خالص خودش تبدیل می‌کرد. طرف می‌آید توی خیابان به امام حسن(ع) فحش می‌دهد، اهانت می‌کند، اهانت‌هایی که به لحاظ فقهی حکم آن اعدام است، وقتی او خوب حرف‌هایش را می‌زند امام حسن(ع) می‌فرماید شما مهمانی، غریبی، اهل این‌جا نیستی، از شام آمدی، امشب کجا می‌خواهی بروی؟ جایی برای سکونت داری؟ او طرف باز فحش می‌داد، امام(ع) اجازه نمی‌دهد که برود، بالاخره دستش را می‌گیرد به خانه‌اش می‌آورد، شام برایش می‌آورد با او حرف می‌زند. بعد می‌گوید فحش‌هایی که دادی روی عصبانیت است، اما حرفت چیست؟ هر سؤالی داری بپرس تا من جواب تو را بدهم اگر هم نیاز داری و بخاطر نیاز مالی و دنیوی‌ات این حرف را می‌زنی، هرچی نیاز داری بگو من تأمین کنم. مشکل مالی و زندگی داری تأمینت می‌کنم، مشکل فکری داری جواب تو را می‌دهم. این مرحله را طی کن. یک روز در هواپیما داشتم می‌آمدم دیدم یک آقای جوانی، هر ده‌تا انگشتش انگشتر عقیق است دیگر جا نمی‌شد، بعد به من گفت آقا دین مهم‌تر است یا سیاست؟ گفتم دین، سیاست باید دینی باشد. ما سیاستی را قبول داریم که دینی باشد. گفت خب دین می‌گوید که سنی دشمن ماست! سیاست‌پیشگی می‌گوید وحدت! گفتم کجا دین گفته سنی دشمن ماست؟ غیر شیعه اهل بیت، مستضعف فکری هستند اکثر مردم، خبر ندارند چنانچه اکثر خود شیعه‌ها هم مستضعف فکری‌اند! مگر ما شیعه‌ایم؟ شناسنامه ما شیعه است. چه کسی شیعه است؟ همین الآن این‌جا 50 تا سؤال اعتقادی طرح می‌کنیم که این‌ها ارکان تشیع است سؤال کنید ببینید چه نفر بلدند؟ طلبه‌های ما خیلی‌هایشان عقاید شیعه را بلد نیستند. یک مقدار فقه و اصول و لمعه و رسائل مکاسب می‌خوانند فکر می‌کنند اسلام‌شناس هستند. اصلاً نه کلام، نه اعتقادات، نه مسائل، نه با قرآن، نه حدیث، اصلاً حشر و نشری نیست. اصلاً بین ما چه کسی شیعه است؟ که بقیه‌شان را بخواهیم چیز بکنیم. اول آگاهی، آگاهی، آگاهی. البته دشمن اهل بیت(ع) دشمن ماست، دوست اهل بیت(ع) دوست ماست. خط ما اهل بیت(ع) است. «سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم» از همان صدر اسلام هرکس به اهل بیت تا همین الآن ظلم کرد. اما یک کسی آگاهانه یک کارهایی می‌کند و یک کسی خبر ندارد که تو چه می‌گویی و نمی‌داند که خودش چه می‌گوید؟! اگر این کار درست بود باید خود امیرالمؤمنین(ع) این کار را می‌کرد. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند خلافت بعد از پیامبر(ص) رهبری امت فقط من از پس آن برمی‌آیم و همه این‌ها هم می‌دانند. اما – این عین عبارت حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه است – فرمودند من اگر بخواهم سر این حق بایستم باید از اصل اسلام و امت اسلامی چشم بپوشم و جنگ داخلی بین مسلمان‌ها و بین اصحاب راه می‌افتد و کفر تقویت می‌شود. گفت من خار در چشم و استخوان در گلو، تحمل کردم. شما ببینید خار در چشم و استخوان در گلو، حضرت(ع) دوتا مثال زدند که اصلاً قابل تحمل نیست دو ثانیه نمی‌شود تحمل کرد. گفت خار در چشم و استخوان در گلو سکوت کردم بخاطر این که جنگ داخلی بین مسلمین راه نیفتد! نگویند قربت الی الله این بیاید او را بکشد و او هم قربت‌الی الله بیاید این را بکشد! بعد هم بنشینند بحث کلامی و تاریخی و فقهی و اعتقادی بکنند! آگاهی بدهید فحش ندهید. بله لعن دشمن اسلام و اهل بیت(ع). اولاً لعن با سب و فحش فرق می‌کند. سب یک چیز است. لعن هم یک چیز است. لعن را هم خود قرآن می‌کند. لعن ظالم است. اما در مورد کی، مصداق ظالم که چه کسی نیست، ما توضیح داریم و بحث می‌‌کنیم. بعد مسائل اولویت‌بندی است. امیرالمؤمنین(ع) زمان بعضی از خلفا کاملاً و شدید معترض بودند بعضی‌ها را کمتر و بعضی‌ها را بیشتر. ولی فرمودند من یک کلمه تحریک نکردم، جنگ داخلی راه بیفتد چون دیدم اصل اسلام و اصل حکومت اسلامی و اصل این حرکت در خطر می‌افتد و دشمنان و امپراطوری‌ها، و دشمنان تشنه به خون اسلام و مسلمین، ما را به دست خودمان زمین می‌زنند! همین کاری را که الآن دوباره شروع کردند. یک اسلام آمریکایی انگلیسی بازسازی می‌شود هم برای خودشان دبیرستان زدند، هم برای خودشان حوزه علمیه راه انداختند طلبه دارند تربیت می‌کنند دانش‌آموز دارند تربیت می‌کنند، دانشگاه غیر انتفاعی هم می‌زنند حکومت در عصر غیبت تشکیل دادن حرام است. ما در دنیا یک وظیفه داریم که جنگ شیعه و سنی راه بیندازیم، و اهل بیت هم بحث‌های عقلی، اخلاقی، تربیتی، سبک زندگی نکن، فقط پارس کن! سگ اهل بیت باش! دیگر این که اهل بیت(ع) چه گفتند این‌ها را کاری نداشته باش! این تفکر، با دین با مسئولیت‌پذیری اجتماعی مخالف است، با دین عدالتخواه، سیاست دینی،‌ اقتصاد دینی، مخالف است. ببینید ما نمی‌گوییم دین سیاسی، ما می‌گوییم سیاست دینی. امام(ره) را که بازداشت کرده بودند آن افسر سال 41 به امام گفت که تو آخوندی، مقدسی، سیاست همه‌اش پدرسوختگی است! همه‌اش خیانت و دروغ است، سیاست را برای ما بگذار و شما همان کارهای آخوندی‌ات را بکن. امام(ره) در زندان گفت آن سیاستی که حرامزادگی و پدرسوختگی است آن برای خودتان آن سیاستی که ما دنبالش آمدیم ادامه دین ماست همان سیاستی که جد من پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(سلام‌الله علیها) بخاطر همان سیاست وارد عرصه شدند حکومت تشکیل دادند، زندان رفتند، کشته شدند و در کربلا شهید شد  امام حسین(ع) اگر سیاسی نبود مگر کربلا اتفاق می‌افتاد؟ مگر امام حسین برای این که مسئله نجاست و طهارت گفت او را کشتند؟ امام حسین(ع) بحث عدالت و حکومت اسلامی را مطرح کرد که او را کشتند. اگر امام حسن(ع) فقط مسئله می‌گفت یا می‌گفت به زیارت قبر پیامبر بروید مگر کسی با او مخالفت می‌کرد یا مگر او را مسموم می‌کردند و این همه جنگ روانی علیه ایشان راه می‌انداختند؟ که معاویه دستور داد ده‌ها حدیث جعل کنید که امام حسن(ع) 300تا زن دارد! خب اگر امام حسن(ع) می‌نشست که همین اسلام آمریکایی انگلیسی به سبک امروز، اسلام متحجرین، اگر این را می‌گفت با امام حسن(ع) این کارها می‌شد؟ با امام حسین(ع) کربلا اتفاق می‌افتاد؟ امام زمان(عج) غائب می‌شد؟ اگر به قول امام(ره) قرار بود که امام زمان(عج) بیاید و فقط مسئله بگوید زیارت و مسئله و احکام عبادی فقط بگوید مگر احتیاج بود که غایب بشود؟ مگر کسی با این‌ها کاری دارد همین الآن در دنیا دارند می‌گویند و همه جای دنیا این مسائل هست، چیست که باعث می‌شود امام زمان(عج) غائب بشود؟ آقایان امام زمانی شعار اصلی امام زمان چیست؟ امام زمانی نه به معنای امام زمانی اسلام! امام زمانی به معنای امام زمان بازی! آقایانی که متخصص امام زمان بازی هستید، امام زمان شعار اصلی‌اش در روایات ما چیست؟ عدالت. من یک روایت ندیدم که بگوید امام زمان(عج) وقتی تشریف می‌آورند شروع می‌کنند تعداد مسجدها را ده برابر می‌کنند یا مثلاً معماری مساجد را می‌گویند باشکوه کنید! بروید همه مساجد را آیینه‌کاری و کاشیکاری و گنبد طلا بزنید!‌ من اصلاً چنین چیزی در روایات ندیدم،‌ البته خلاف آن را دیدم که امام زمان(عج) بیاید مساجد تشریفاتی را همه را خراب می‌کنند، خلافش را دیدم ولی این را ندیدم. من در روایات ندیدم که امام زمان(عج) تشریف بیاورند بگویند جاده‌ها را به سمت زیارتگاه‌ها را بروید درست کنید! این وظیفه اصلی حکومت امام زمان است! امام زمان، در تمام روایات صحبت از عدالت است. عدالت جهانی برای کل بشر، کل بشر باید به همه حقوق مادی و معنوی‌شان برسند و حدود خودشان را هم بشناسند این حرکت است. این اسلام آمریکایی و این امام زمان قلابی که این‌ها درست کردند و ترویج می‌کنند با چیزی که کاری ندارد عدالت است! این امام زمان فقط قوم و خویش این‌هاست می‌آید مشکلات این‌ها را حل کند با بقیه بشریت کاری ندارد! آن اسلامی که به شاه بی‌تفاوت بود، صدام را تحمل می‌کرد، اسلام و آمریکا را تحمل می‌کند و می‌گوید غزه و قدس و لبنان و بوسنی به ما مربوط نیست چون این‌ها شیعه نیستند! ولی مسلمان و اهل بیتی است! یک هدف دارد و آن ای که جنگ شیعه و سنی راه بیندازد. احساس مسئولیت راجع به هیچی نمی‌کند. به طرف گفتند آقا زلزله آمد، گفت من نفهمیدم رویم آن طرف بود. دنیا زلزله بیاید این‌ها رویشان آن طرف است نمی‌فهمند! خب چطور آمریکا می‌آید کربلا و نجف شما را اشغال می‌کند می‌ایستید نگاه می‌کنید؟ مکه و مدینه‌تان در اشغال آمریکاست می‌ایستید نگاه می‌کنید؟ تو یک ذره غیرت شیعی و اسلامی داری؟ اهل بیت(ع) این‌طور بودند؟ وقتی آمریکا و ناتو آمد عراق را اشغال کرد یکی از این‌ها فتوای جهاد نداد، ولی علیه سنی‌ها فتوای جهاد می‌دهند! مثل آن بی‌شرف‌هایی که در کاخ آل سعود هستند، اگر به من بگویند که من می‌گویم این آل سعود از صدتا اسرائیلی بدتر است، این‌ها و امثال این‌ها هستند که اسرائیل و آمریکا را بر جهان اسلام مسلط کردند. میلیارد میلیارد پول نفت را دارند خرج جنگ شیعه و سنی و جنگ مسلمان‌ها با همدیگر می‌کنند. دقیقاً همین کاری که متحجرین ما می‌کنند دقیقاً همین کاری است که وهابی‌ها از آن طرف دارند می‌کنند. این‌ها در عمل با هم همدست هستند ولی ظاهراً با هم دشمن هستند. ولی کسانی که معرفت اهل بیت(ع) ندارند،‌ مکتب اهل بیت(ع) را نشناختند هدایت نمی‌دانیم، اما شما با چه زبانی باید این را بگویی و چگونه باید بحث کنی و این را چگونه باید اثبات کنی؟ راه آن چیست؟ اسلامی که این‌ها می‌گویند نهی از منکر و امر به معروف آن در حد مسائل بسیار جزئی و شخصی و کم هزینه است، و از تمام مضامین اسلامی هم سوء استفاده می‌کنند. مثلاً اگر در خانواده است. یک مردی مثلاً در خانواده است یک چیزی شنیده، اذن شوهر و ولایت شوهر، بعد این‌قدر نمی‌فهمد که خود فقیه یا حکومت که ولایت به حکومت عادل دادند اگر یک میلیمتر ظلم کند ولایت ندارد! این توی خانه به زنش انواع و اقسام تحکم‌هایی را که اسلام هرگز اجازه نداده انجام می‌دهد. در زندگینامه امام(ره) می‌خواندم که امام در تمام زندگی‌شان یک بار به خانم‌شان کوچکترین دستوری نداده است. یعنی خانم‌شان می‌گفتند ما روی دل‌مان ماند یک وقتی امام به ما بگوید مثلاً یک آب برای من بیاور، پرده را بکش، در را ببند، هیچ وقت هیچی به ما نگفت ولایت هم داشت، اذن شوهر هم بود یک کسی هم از همین مضمون برمی‌دارد سوء استفاده می‌کند انگار زن، کنیز اوست. یعنی حتی از حقوق قطعی شرعی شخصی‌اش باید صرفنظر کند و به یک زندانی او را تبدیل کند. سوء استفاده از حکم قطعی شرعی. بله ولایت شوهر و اذن شوهر، مدیریت شوهر بر خانواده، حتماً این‌ها هست و حفظ خانواده به همین است اما هر مدیریتی عدالت دارد. از آن طرف زن، سوء استفاده‌هایی که یک زن بکند از احکام شرعی‌ای که به نفعش هست. اصلاً این‌ها مهم و اهمّ را تغییر دادند. این اسلام ارتجاعی و متحجرانه معروف و منکر را عوض کرده است. گزینشی برخورد می‌کند و با بعضی از معروف‌ها و منکرهایی که جنبه شخصی است و دنیای این‌ها را به نام مذهب تأمین می‌کند آن‌جا سفت و محکم هستند. آن‌جایی که باید هزینه بدهند نیستند. خب شما اهل بیتی هستید؟ - این‌ها که می‌گویم همه‌اش روایت است – مگر اهل بیت(ع) نفرمودند کسی که ظلمی و منکری را ببیند اگر در برابر آن نایستد مثل کسی است که یک مجروحی را در کنار جاده ببیند و از کنار او عبور کند و اگر او بمیرد تو در قتل او شریک هستی! با این که تو هیچ صدمه‌ای به او نزدی ولی بی‌تفاوت رد شدی. مگر همین اهل بیت نیستند؟ اهل بیت را قبول داری یا نداری؟ این حالت از ظلم‌های شخصی در خانواده‌ها شروع می‌شود تا ظلم و فساد و بی‌عدالتی در بازار، که چقدر خریدار و فروشنده به هم دروغ میگوییم و چقدر کلاه همدیگر را برمی‌داریم، تا توی اداره آن کارمند با ارباب رجوعش که او به او دروغ بگوید این هم به این دروغ بگوید. تا معلم و شاگرد، تا زن و شوهر‌، تا همسایه با همسایه، تا کارگر با کارفرما. تا برسد به مسائل جهانی مثل قدس و عراق و فلسطین و بوسنی و... روایت می‌فرماید که کسانی که خلافکاری و ظلم و انحراف می‌بینند و سکوت می‌کنند و می‌گویند این‌ها به ما مربوط نیست امام زمان باید بیاید درستش کند و عکس‌العمل نشان نمی‌دهند امام(ع) فرمودند این‌ها مردگان بین زندگان هستند! تو زنده نیستی! تو جنازه‌ای! کسی که زمان امام(ره) حرکت می‌کند شاه و صدام را می‌بیند حالا یا به اسم آخوند و استدلال‌های من‌درآوردی فقهی! به قول امام(ره) می‌گفت ولایتی‌های بی‌دین. نمی‌دانم این تعبیر از امام(ره) یادتان هست یا نه؟ امام(ره) یک سخنرانی کرد و گفت این ولایتی‌های بی‌دین! یعنی ولایتی دو آتیشه هستند، ولی امام می‌گفت ولی در واقع دین ندارند چون دین را در خدمت منافع خودشان می‌خواهند. بعضی از این‌ها را دیدید در بازار فرع ربا را هم میخورند، خیانت هم می‌کند، دروغ هم می‌گوید ظلم هم می‌کند. یک چنین مذهب خطرناکی. این در شیعه هم هست، در سنی هم هست. تسلیم در برابر حق نیستند. روایت می‌فرماید، ظلم و فساد مثل یک آتشی است که اگر با نهی شما و مقاومت شما و جهاد شما خاموش نشود همه چیز را خواهد سوزاند و شما در نابودی آن جامعه اگر سکوت کنید شریک هستید، و این‌ها سکوت می‌کردند، الآن هم سکوت می‌کنند. البته در برابر دشمنان اسلام سکوت می‌کنند. در برابر انقلابیون سکوت نمی‌کنند از یک طرف زبان‌شان دراز است. امام(ع) فرمود اگر شما یک ماری یا عقربی ببینید کسی خوابیده و دارد به سمت فرد خواب می‌رود داد نزنی، و کاری نکنی، شما از همین الآن قاتل او فرد هستی. شما نمی‌توانید نسبت به هیچ ظلمی، چه در خانواده، چه در جامعه، و چه در بین‌الملل بی‌تفاوت باشی، امام صادق(ع) فرمود اگر کسی بتواند جلوی فساد و ظلم و بی‌عدالتی و انحرافی را بگیرد و نگیرد در واقع به خداوند به یک معنا اعلام جنگ داده است. حالا تعبیرشان این است که دوست دارد خداوند معصیت بشود. این یعنی طرفدار ظلم و طرفدار گناه است و اعلام دشمنی و محاربه با خدا کرده است. فرمودند کسانی که ظلم و فساد می‌بینند و حاضر نیستند هزینه بپردازند و می‌گویند برو بابا به کارت برس و زندگی‌ات را بکن! فرمودند این‌ها اعلام جنگ به خدا دادند ولو این که ظاهراً خداپرست است، حرم هم می‌رود، زیارت هم می‌رود، می‌گوید تو طرفدار ظالمان جهان هستی، بی‌طرف هم نیستی، بی‌طرف طرفدار ظالم است! فرمودند اگر کسی گناهی یا ظلمی را علنی انجام می‌دهد و کسی که نگاه می‌کند و اعتراض و انتقاد نمی‌کند و مخالفتی به هیچ وجه نشان نمی‌دهد و می‌گوید که خدا خودش می‌تواند اگر خدا بخواهد خدا درست می‌کرد! یا امام زمان بیاید خودش درست می‌کند! فرمودند این‌ها دین خدا را ذلیل کردند و دشمنان خدا را شاد و دل‌شاد کردند. خب همین کارها را این‌ها می‌کنند. تحجّر، تفکیک دین از سیاست، یعنی چی؟ تفکیک دین از سیاست یعنی چی؟ یعنی در عالم سیاست و اقتصاد، هرکس به من و به دین ربطی ندارد! من کار خودم را دارم می‌کنم من می‌روم حرم امام رضا(ع) و آش نذری می‌دهم. دین این‌هاست! و الا دروع گفتی، خیانت کردی، خیانت کردند، این‌ها هیچ کدام به دین مربوط نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمودند به شما معرفی کنم کسانی را که پیامبر نیستند، شهید هم نیستند، ولی مردم در قیامت به آن‌ها غبطه خواهند خورد،‌ کشته هم نشدند پیامبر هم نیستند اما مثل پیامبران و شهدا همه به آن‌ها غبطه خواهند خورند. به شما بگویم آن‌ها چه کسانی هستند؟ فرمودند آن‌ها کسانی هستند که در برابر بی‌عدالتی و فساد سکوت نمی‌کنند نمی‌گویند به من ربطی ندارد، انقلابی‌اند، قائم به قسط‌اند، در دفاع از عدالت و اخلاق در سطح خانواده و بازار و اقتصاد و اداره تا سطح جهان و بین‌الملل تا آن طرف عالم، می‌گویند همه چیز به ما مربوط است. هرجا ظلم هست مبارزه هست و هرجا مبارزه هست ما هستیم. پیامبر(ص) فرمودند که کسانی را به شما بگویم که نه پیامبر هستند نه شهید اما در قیامت به آن‌ها همه غبطه خواهند خورد؟ آن‌هایی که به خاطر دعوت به ارزش‌ها و عدالت، امر به معروف و مبارزه با زشتی‌ها و بی‌عدالتی، نهی از منکر؛ هزینه می‌پردازند جان و مال و آبرویش را به خطر می‌اندازد. «...قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً...»‌ (تحریم/ 6) که قرآن می‌فرماید یعنی یک آتش واقعی است مراقب باشید. در ذیل تفسیر این آیه، این که قرآن می‌فرماید: «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً» مراقب خودتان و بستگان‌تان باشید از آتش خودتان را حفظ کنید، در روایات اهل بیت(ع) فرمودند مراد این است که نسبت به هیچ منکری، بی‌تفاوت نباشید بلکه اعتراض کنید. نسبت به هیچ معروفی هم بی‌تفاوت نباش، دعوت کن. آدم خنثی که بود و نبودش مساوی است، یک اسلام و یک تشیعی درست می‌کند، یک هیئت مذهبی، یک زیارتی، یک حجی درست می‌کند که هیچ کاری به معروف و منکر و ظلم و عدل ندارد! امام(ره) می‌گفت حج آمریکایی داریم یک حج ابراهیمی داریم. می‌گفت یک حج آبراهامی داریم – آبراهام لینکلن – یک حج ابراهیمی داریم. حج آبراهامی حج وهابی است و حج همین متحجرین ماست. آقا این حرف‌ها چیه آن‌جا می‌روی خانه خداست برو عبادتت را بکن، کاری به این کارها نداشته باش. حج ابراهیمی دارد که می‌فرماید «بَرَاءَةٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ » برائت خدا و رسول از مشرکین را باید فریاد بزنی. حجی که وقتی تمام می‌شود تمام ستمگران جهان ترسیده باشند و تمام مظلومین جهان امیدوار شده باشند. این جریان، قبل از انقلاب یک جریان قوی‌ای بود هم ریشه در حوزه داشت در برابر امام، و هم ریشه در مقدسین و هیئت‌های مذهبی داشته است. شعارهای اصلی‌اش تفکیک دین از سیاست، تا قبل از ظهور حکومت تشکیل ندهیم، ولایت فقیهی وجود ندارد، آمریکا و شوروی و ظلم جهانی به ما مربوط نیست، دشمن اصلی سنی‌ها هستند و از این قبیل حرف‌ها. در باب عبادیات فقط آن عبادات کم هزینه را قبول دارند. پز مذهبی بازی‌اش زیاد است ولی هزینه لازم نیست بپردازی. ربطی به عدالت و معرفت و اخلاق و عقلانیت و فقه جامع ندارد. یک چهار – پنج‌تا از گزینشی از احکام دین را برمی‌دارد آن هم به نفع خودش، با تحریف! از مسائل خانواده تا مسائل بازار، که تا ربا را هم توجیه می‌کند تا مناسک!‌ مناسک‌شان هم همین جشن و عزاست! چیز دیگری ندارد. تشیع عبارت از این است. این‌ها ایام مذهبی‌اند. کل آرم آن تظاهر به مفاهیم مذهبی است،‌ هر سال حج را برود ولو این که کسانی که حج واجب توی نوبت هستند نمی‌توانند بروند! رشوه بدهد نوبت غیر قانونی بخرد! از این کارها می‌کنند. مقدس‌مآبی و مقدس‌نمایی و در باطن، بی‌دینی، به تعبیر امام ولایتی‌های بی‌دین! مراقب این خط تحجر باشید که ضمن این که می‌گویند تفکیک دین از سیاست، یک جاهایی هم خودشان خیلی سیاسی می‌شوند. یک مطالعاتی از صدر سلام داشتن، ما در این تاریخ خوارج داشتیم، الآن هم داریم، ما در این تاریخ ناصبی داشتیم، همین جریان‌های افراطی وهابی، الآن هم داریم. ما در تاریخ‌مان خر مقدس ریاکار داشتیم، الآن هم داریم. قائدین و عافیت‌پرستان داشتیم الآن هم داریم، که پیامبر(ص) می‌خواهد جهاد با کفر برود طرف می‌آید می‌گوید آقا می‌شود من نیایم؟ می‌پرسند چرا؟ می‌گویند رومی‌ها آن‌جا خانم‌ها و دخترهایشان ممکن است زیبا باشند من می‌ترسم به گناه بیفتم، اگر می‌شود ما جهاد نیاییم! چیز شرعی می‌آورد که یک وقت نیایم آن‌جا چشمم به دخترهای رومی بیفتد یک وقتی خدای نکرده خدای نکرده یک معصیتی اتفاق بیفتد! تو مرتیکه این‌قدر شل هستی که با یک نگاه از این‌ها از پا درمی‌آیی اصلاً این چه نوع ایمانی است؟ بعد خود پیامبر(ص) مجاهدین دارند آن‌جا می‌روند این‌ها پس چطوری‌اند؟ می‌آید اجازه می‌گیرد! مسجد ضرار می‌سازند. قضیه مسجد ضرار چیست؟ سال نهم هجرت است یک انحراف بزرگ با ظاهر متحجرانه و مقدس‌مآبانه به صحنه می‌آید، پیامبر(ص) دارند برای جهاد با امپراطوری روم حرکت می‌کنند عملیات تبوک. یک مرتبه 10- 12تا مسلمان‌نماهای مدینه که ظاهراً خودشان را در خط پیامبر و در جبهه دین می‌دانند ولی باطناً‌ همدل با دشمن هستند و در خدمت کارهای آن‌ها هستند، و همزبانی با دشمن می‌کردند،‌ همکاری پنهانی هم کردند. مسجدی ساختند، شما می‌دانید در کودتای نوژه کمونیست و سازمان سیا و خرمقدس و همه با هم دست روی دست هم گذاشتند و می‌خواستند کودتا کنند؟ یعنی در خواب شب‌تان نمی‌دیدید این‌ها با هم باشند. بیت یک مرجعی و پسرش، با چریک‌های فدایی، با جنبش خلق ترک و همین نژادگرایی‌ها، با بختیار و سلطنت‌طلب‌ها، با قطب‌زاده که به اصطلاح روشنفکری بود که با هواپیمای امام از پاریس آمد، آن موقع رئیس تلویزیون بود. این تیپ‌ها که اصلاً با هم سازگار نیستند، لیبرال و کمونیست و خرمقدس و روشنفکر آمریکایی این‌ها همه با هم می‌خواستند در یک پروژه کودتا کنند، امام را بکشند! بعد برای خودشان هم مرجع داشتند هم روشنفکر داشتند هم حکومت. این که عرض می‌کنم همزبانی و حتی همکاری با دشمن. مسجدی ساختند یک پایگاه ظاهراً دینی علیه اصل اسلام. ظاهر عوامفریبی، کاملاً‌ توجیه مذهبی. تحت بزرگداشت شعائر اسلام، و در عین حال با حفظ ظاهر، هدف: تیشه به ریشه اسلام زدن، بین مسلمان‌ها اختلاف انداختن و جناح‌بندی ایجاد کردن که دین بله، مسجد بله، اما جهاد در راه خدا، سیاست و عدالت نه. خب شما چطور مسلمانی هستی، پیامبر دارد با امپراطوری کفر به جهاد می‌رود. تو چطور مسلمانی هستی که می‌گویی آقا می‌شود ما یک مسجدی ساختیم تشریف بیاورید افتتاح کنید! بعد پیامبر می‌گویند نه،‌ من الآن باید جهاد بروم، سیاست، مبارزه، بعد که برگشتم ببینم چه باید کرد؟ بعد این نمی‌گوید که خب پس ما برای شما برویم برای جهاد در راه اسلام! می‌گوید آقا التماس دعا، تقبل‌الله، خداحافظ! پس شما تشریف ببرید جهاد انشاءالله اگر برگشتید این مسجد ما را هم افتتاح بفرمایید، متبرک بفرمایید! این همین اسلام است، مسجد می‌سازد جهاد نمی‌رود. کلاه پیامبر را می‌خواهد بردارد. و بعد جدایی بین مسلمین انداختن، که ما دوتا تشیع داریم، دوتا اهل بیت و دوتا اسلام داریم. یکی‌اش سیاسی است یکی‌اش غیر سیاسی است. مقدس‌بازی درمی‌آورد، نبوت پیامبر را می‌گوید قبول دارم نمی‌گوید منکرم! می‌گوید نبوت تو را قبول دارم ولی رهبری تو را قبول ندارم، جنگ تو را قبول ندارم، سیاست و حکومتت را قبول ندارم، انقلابی‌بازی‌هایت را قبول ندارم. به پیامبر همین را می‌گوید و الا چرا جبهه نمی‌روی، ولی می‌خواهی مسجد افتتاح کنی؟ تو مؤمنی؟ آن وقت آن حنظله شب عروسی‌اش – جریان حنظله را می‌دانید – خودش و خانمش، هر دوی این‌ها پدرهایشان جزو منافقین هستند یعنی هم حنظله پدرش و هم همسرش (پدرزنش) دوتا پدرها جزو منافقین هستند و با پیامبر درافتادند، این دختر و پسری که با هم ازدواج کردند هر دو مؤمن و مجاهدند، شب عروسی‌اش جهاد می‌شود می‌آید به پیامبر می‌فرماید اگر بفرمایید من الآن جبهه می‌آیم ولی از قبل امشب شب عروسی‌مان است – خلاصه کارت‌هایمان را از قبل برای باشگاه توزیع کردیم – قبلاً دعوت کردیم اگر شما اجازه بفرمایید امشب مجلس عروسی باشم خودم را تا قبل از طلوع آفتاب به عملیات می‌رسانم، اگر آن را هم صلاح نمی‌دانید من همین الآن می‌آیم و مجلس را بهم می‌زنم. پیامبر(ص) فرمودند نه، شما برو هر وقت توانستی بیا. خب او می‌رود – این که می‌گویند غسیل‌الملائکه برای این که ایشان جنب جبهه آمد – و اتفاقاً بچه‌ای منعقد شد که این فرزند بعد به دنیا آمد، حتی غسل نکرد، گفت اگر بخواهم غسل کنم ممکن است از جهاد عقب بماندم. بدون غسل در حال جنابت به خط آمد و شهید شد! پیامبر(ص) فرمودند این غسیل‌الملائکه است ملائکه ایشان را غسل می‌دهند. خب این‌ها دوتا مذهب است، یکی مذهب به علاوه جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است و یکی مذهب منهای این‌هاست. پیامبر(ص) و مجاهدین آماده حرکت به سمت جبهه غربی‌اند، خط تماس با امپراطوری روم. چند نفر از دو چهره‌گان مسلمان‌نما با ادبیات مقدس‌مآبی که می‌خواهیم مسجد بسازیم از جهاد مهم‌تر است! آمدند که آقا ما به نمایندگی از یک عده زیادی آمدیم که یک مسجدی ساختیم حرف‌ها همه خیریه‌ای! کارهای خیریه‌ای و مذهبی! آقا مسجدی ساختیم. پیامبر(ص) می‌پرسند کجا؟ گفتند این‌جا. پیامبر(ص) فرمودند خب همان نزدیکی که یک مسجد قبا را ساختیم چرا همان‌جا نمی‌روید؟ گفتند نه آقا، چند صدمتری فاصله است ما این مسجد را ساختیم برای بیماران و ضعفا و مسافران و کارهای خیریه‌ای است. یک شب گاهی باران می‌آید هوا سرد است پیرمردها و پیرزن‌ها نمی‌توانند این چند صد قدم راه بروند ما این را برای زمستان و شب‌های بارانی ساختیم! پیامبر(ص) گفتند خب ساختید که ساختید! گفتند نه می‌خواهیم به دست شما متبرک بشود شما بفرمایید افتتاح بفرمایید و اولین نماز را شما آن‌جا بخوانید. پیامبر(ص) فرمودند می‌بینید که من عازم جهادم اگر خدا خواست و برگشتم، برمی‌گردم تا ببینم چه می‌شود؟ می‌روند جهاد، این‌ها همراه پیامبر(ص) نمی‌روند کارهای مقدسی دارند! جهاد و جبهه نمی‌روند. این تیپ‌ها را شما نگاه کنید 8 سال توی این مملکت جنگ بود، نه خودشان نه بچه‌هایشان جبهه نرفتند ولی از شهیدهای ما مقدس‌ترند چه برسد از رزمنده‌هایمان! ادا و اصول‌های مذهبی‌شان از آن‌ها بیشتر است. نقشه عوامفریبانه، متقلبانه، توطئه برای جناح‌بندی و شکاف بین مسلمین در بازگشت به مدینه، این‌ها می‌آیند سر راه پیامبر(ص) می‌گوید آقا الوعده وفا! الآن تشریف بیاورید مسجد را افتتاح کنید. جبرئیل بر پیامبر اکرم(ص) نازل می‌شود که این یک طراحی و یک توطئه است. به نام مذهب و مقدس‌بازی می‌خواهند ریشه این نهضت عظیم اسلامی را بزنند چون نمی‌توانند به نام کفر جلو بیایند به نام خود مذهب جلو می‌آیند! این توطئه‌ای است علیه اسلام و به نام اسلام، و به نام مسجد علیه مسجد! ظاهرش مناسکی و مذهبی و اهل بیتی است، هدفش کوبیدن اسلام است. من دیگر توضیح نمی‌دهم آیات 107 تا 110 سوره مبارک توبه را دوستان خودتان بروید در تفاسیر ببینید «ضرار» یعنی چه؟ که می‌گوید این مسجد آمده برای ضرر زدن و درهم کوبیدن اسلام، ولی به نام اسلام، آمده برای این که بین امت انشعاب ایجاد کند. مسجدی است برای کفرورزی، بنا و پایگاه‌هایی است برای مسلمان‌نمایی و نفاق. ادعای صلاح و اصلاح می‌کنند ولی خداوند اعلام می‌کند که آنان دروغ می‌گویند. – آیه قرآن است – خداوند اعلام می‌کند که این‌ها دروغ می‌گویند. به نام خدا حرکت را شروع کردند ولی در برابر خدا هستند. خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌فرماید هرگز در این مسجد نماز نگذار. امضای خودت را پای این جماعت و این نوع مقدس‌بازی و این نوع تشیع و این نوع اسلام و این نوع مقدس‌بازی نگذار. خداوند در قرآن می‌فرماید مسجدی صلاحیت نماز خواندن دارد که «...أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى...» (توبه/ 108) آن مسجدی و آن دینی و آن ایمان و مذهبی که بنیان آن بر اساس تقوا و برای خداست، با اخلاص نه برای ادا و عوام‌فریبی و با نمازگزارانی که پاکی را دوست دارند و می‌خواهند پاک باشند و می‌خواهند پاک بمانند با آن‌ها نماز بگذار، خداوند کسانی را ک برای پاک شدن خود می‌کوشند آن‌ها را دوست دارد، که برای پاک شدن و پاک بودن هزینه می‌پردازد. باید جبهه بروی و از اموالت بگذری، از بچه‌ات بگذری، از شوهرت بگذری، از زندگی‌ات بگذری، باید از سود بگذری و الا مؤمن نیستی. قرآن صریحاً می‌فرماید و اما ساختمانی را که این‌ها بنا کردند مایة شک و تردید در قلب‌های خودشان خواهد بود تا آن وقت که دل‌هایشان پاره پاره بشود و این تردید و این شرک در قلب‌هایشان است به ظاهر مذهبی‌شان نگاه نکن، و خدا دانا و حکیم است. – ما نمی‌گوییم این کارها را بکنید ولی حواس‌تان باشد که پیامبر چه کردند - پیامبر(ص) دستور دادند مسجد را خراب کنند که برای ضربه زدن به حقیقت اسلام درست شده است. بعد فرمودند که خرابه‌اش را بسوزانید، آتش زدند، بعد فرمودند از این به بعد این‌جا زباله‌دانی است. پیامبر به فرمان خداوند، مسجد را زباله‌دانی کرد. اصلاً یک تیم عملیاتی فرستاد گفت بدون ذره‌ای مماشات بروید مسجدشان را خراب کنید به آتش بکشانید و آن‌جا را توالت عمومی بکنید.

والسلام علیکم و رحمه الله



نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha